اسباب بازی های روباتیک تعاملی مسائل خاصی را برای اخلاق مطرح می کنند. اول، اسباب بازی اپتیموس پرایم با برخی الزامات اخلاقی خاص روبرو هستند.
آنها به عنوان ربات ها با کودکان در دنیای واقعی تعامل دارند، بنابراین باید ایمن باشند. نرم افزارهای مجازی ساخت ربات مانند بازی رایانه ای اولیه اپل RoboWar را با هم مقایسه کنید.
رباتهای نبرد مجازی میتوانند بدون اینکه مردم را به خطر بیندازند، پرتابهها را در صحنه نمایش خود به سمت یکدیگر شلیک کنند. اسباب بازی اپتیموس پرایم ربات واقعی متفاوت هستند: به عنوان روباتهای برنامهریزیشده، میتوانند اقدامات غیرمنتظرهای را آغاز کنند. بهعنوان اسباببازی، نمیتوان آنها را مانند روباتهای کارخانهای واقعی از تماس انسانی دور کرد.
دوم، به شکلی ظریف تر، اسباب بازی اپتیموس پرایم برای حفظ ارتباط با دنیای واقعی سرگرم کننده و آموزشی با چالش های طراحی روبرو هستند. محیط یک معلم عالی است که به صورت رایگان در مورد طراحی امکان پذیر بازخورد ارائه می کند.
اما قیمت می تواند گران باشد. به این فکر کنید که آیا Furby می تواند شنا کند یا یک ربات لگو می تواند در شن حرکت کند. ایده آل یک پلت فرم در اینجا مفید است.
به عنوان مثال Mind-Storms بیشتر ملاحظات الکتریکی را به پلتفرمی که ارائه میکند، هدایت میکند. کانکتورها اجازه می دهند قطبیت معکوس شود، اما در غیر این صورت کاربر نیازی به آگاهی از خواص الکتریکی سنسورها و موتورها ندارد.
سوم، اسباببازیهای روباتیک تعاملی حتی ممکن است مقولههای اخلاقی را تغییر دهند. به طور شگفت انگیزی، شری ترکل دریافته است که کودکان فوربی های خود را به شیوه ای جدید دسته بندی می کنند:
“کودکان این اسباب بازی های جدید را به دلیل کیفیت وابستگی عاطفی آنها به فربی ها و به دلیل خیال پردازی هایشان در مورد این ایده که فربی ممکن است از نظر عاطفی باشد، زنده توصیف می کنند.